محمدمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

عشق خاله مریم

بدون عنوان

روزها یکی یکی می گذشت در طول نه ماه هر روزش یک خاطره است که اگه بنویسیم یک کتاب میشه حود 4ماهگی اسباب کشی داشتیم از دیباجی امدیم چیذر زادگاهمون خیلی عالی بود دکتر گفته بود شاید محمد اخر اسفند بدنیا بیاد اضطراب تو دلم افتاد چون مسیر بیمارستان دور بود اخر سال شلوغی گفتم خدایا محمد سال نو بدنیا بیاد سبزی بلو ماهی شب عید خونه مامان که مهمون داشتن خوردیم دکتر برای 8فروردین وقت داد روز 1فروردین یک چکاب داشتم خوب بود0رفتیم تا روز موعود تا نینی به دنیا بیاد
13 مهر 1390
1